۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبه

مزه های کوچک پنهان


سالها پیش یک بار در یک برنامه آشپزی تلویزیون ایران آقای آشپز خوش قیافه و تپل مپلی که داشت طرز پخت فسنجان را آموزش می داد به بینندگان پیشنهاد کرد که به فسنجان یک تخته کوچک شکلات هم اضافه کنند و خود با دهان خود بچشند که چه معجون خوشمزه ای می شود. آن زمان فکر کردم که جناب سرآشپز حتما عقل از کله اش پریده است .فسنجان و شکلات؟ چند سالی وقت لازم داشت تا بپذیرم که می شود در دستورهای هزار ساله دست برد و مزه تازه ای آفرید.
فرنگی ها در اکثر گردهمایی های پرجمعیتشان نظیر افتتاح یک نمایشگاه یا مراسم بزرگداشت و امثالهم به جای چیدن سفره رنگارنگ غذاهای سرانگشتی در دیس می چینند و روی دوش پیشخدمتان سبک بال دور می گردانند و به این ترتیب نرم نرم شکم خود را تا پایان مجلس سیر می کنند. گاه میان این خوراک های سرانگشتی نوبرانه های خوشمزه ای هم یافت می شود که نشان می دهد خالقش هرکه بوده شکموی خوش فکری بوده است.
* پنیر آبی از بوگندوترین پنیرهای عالم است که اروپایی ها آفریده اند. احتمالا این روزها در بازار ایران هم یافت می شود. تکه ای از این پنیر بو گندو را در شکم یک دانه خرمای مضافتی بم هسته درآورده بچپانید و یک لقمه چپش کنید. نگران شورمزگی اول کار نباشید. شیرینی خرما بلای عجیبی بر سر آن بوی گندیده می آورد که حاصلش حتما ارزش یک بار امتحان را دارد.

* پروشوتو برشی از گوشت خوک (اینجا به اشتباه نوشته بودم گاو) است به نازکی کاغذ که نیمه خشکش می کنند و به همان صورت نیمه خام یا درفراهم کردن انواع ساندویچ ها از آن استفاده می کنند. تابستان ها که اهالی مدیترانه خصوصا ایتالیایی ها مثل خودمان از غذای گرم و پخت و پز با اجاق فراری اند یکی از غذاهای محبوب برشی از طالبی پیچیده در یک برگ پروشوتو است. به ظاهر سبک می آید ولی همان یکی دو برشش کاملن شکم سیرکن است. حسین درخشان خدا خوب کرده عاشق این فقره بود و در آخرین پست های وبلاگش یک بار اشاره کرده بود که برود ایران دلش برای پروشوتو و طالبی تنگ می شود. نمی دانم که آیا بشود این کار را با گوشت گاو هم کرد یا نه. شاید وقتش بشه کسی این کاررا امتحان کند.

* اگر کتاب مستطاب آشپزی جناب دریابندری را ورق زده باشید نکته های بسیار دارد درباره آنکه چرا عرضه خوراک در دمای اتاق اهمیت دارد از جمله تفاوت نیمرویی که تخم مرغ آن مستقیما از یخچال به ماهیتابه می رود و تخم مرغی که اول دمای اتاق را می گیرد و بعد نیمرو می شود. در کشور سردی همچون کانادا رسم است که بشقاب های غذا را پیش از آنکه تقدیم دستان مشتاق گرسنگان کنند اندکی گرم می کنند. در دست گرفتن بشقاب سرامیک گرم در اتاقی که دمای آن به زحمت از 18 درجه سانتیگراد بالاتر می رود از بزرگترین لذایذ کوچک زندگی است. حالا این یکی را امتحان کنید. زیتونی که می خواهید کنار نان و پنیر و سیزی خوردنتان بگذارید را چند ثانیه ای در مایکروو گرم کنید. زیتون گرم داستان دیگری است !

۳ نظر:

  1. این سانسور بود که گفتی گوشت گاوه؟ جوری که می خوننش هم پروشوتو هست حداقل تو انگلیسی.
    http://en.wikipedia.org/wiki/Prosciutto

    پاسخحذف
  2. نه رویا سانسور خود خواسته نبوده . در واقع اصلن حواسم نبود که گوشت چی هست. مرسی که تذکر دادی. الان درستش می کنم.

    پاسخحذف
  3. سلام و صلوات بر روح پر فتوح کسی که این وبلاگ را راه انداخته یا در ان مینویسد. من از ان دسته شکموهای طرفدار تنوع و خلاقیت در بو و مزه غذاها هستم. اتفاقی در گوگل ریدر این وبلاگ را پیدا کردم و مفتخرم که آن را به گودرم اضافه کنم. امیدوارم نوشتنتان در این وبلاگ مستدام باشد. با اینکه از زیر عنوان هایی مثل توی یخچال چی داریم یا سفره خیلی خوشم امد اما به نظرم عنوان وبلاگتان چندان جذاب نیست؛ هرچند که منظور و فبسفه وجودی این وبلاگ را میرساند

    پاسخحذف